به گزارش نگاه جنوب ایران نیوز، مهدی ده دار «راهنمای گردشگری بومگردی و کنشگر رسانهای حوزه گردشگری ساحلی و دریایی در یادداشتی ذیل عنوان «توریسم دریایی ایران و مگاایونت جام جهانی قطر ۲۰۲۲؛ منجی اقتصاد ایران یا ابزاری برای مقابله با ایران هراسی؟» آورده است:
احتمالا شما مخاطب این متن هم مثل خیلی از دوستان رسانه ای و فعالان اقتصادی هم نشینی این چند مفهوم یعنی «رونق گردشگری ایران با ارزآوری توریست های پنج قاره دنیا در جام جهانی قطر» را یک توهم و شوخی می پندارید و با ژستی انکارآمیز می پرسید که «مگه توریست های جام جام جهانی حاضرند دبی و شهرهای دیگر امارات را بی خیال شوند و بیایند ایران برای گشت و گذار!»؛ اما بررسی رفتار گردشگران ورزشی به ویژه آنهایی که بک پکر ( کوله گردها) و هیچ هایکر(رایگان سواری) را هم تجربه کرده اند نشان می دهد که بر خلاف تصور ما ایرانیان، کشور ایران اغلب در فهرست انتخاب های تاپ تن ( برترین 10گانه) گردشگری رویداد و توریسم علایق ویژه از جمله رویدادهای ورزشی بوده است.
به اذعان سازمان یونسکو، ایران در زمره ۱۰ کشور برجسته و شناخته شده به لحاظ جاذبه های باستانی، تاریخی و فرهنگی جهان بوده و از نظر جاذبههای طبیعی نیز رتبه پنجم جهان را در اختیار دارد.
اما باید اعتراف کرد با آنکه گردشگری یکی از سه پایه اصلی تجارت جهانی محسوب می شود، در این بین، ایران سهم بسیار ناچیزی از سفره سبزینه رنگ این صنعت بدون دود را بهخود اختصاص داده است.
قطعاً در برهه کنونی که اندکی کمتر از شش ماه به زمان برگزاری مگاایونت جام جهانی قطر در چندصد کیلومتری جنوب آبهای فیروزه ای رنگ خلیج فارس باقی مانده، کنشگری دغدغه مندانه یکایک ایرانیان از طریق تولیدمحتوا به هر زبانی که تسلط و آشنایی دارند، میتواند کمک کند تا ایران بیشتر از گذشته در عرصه جهانی شناخته شود و برچسب بدشگون ایران هراسی از پیشانی این جغرافیای شگفت انگیز کمرنگ تر شود. به امید آنکه تلاشهای کوچک هرکدام از ما روزی موثر واقع شود.
وقتی صحبت از گردشگری در ایران میشود، همه ذهنها بهسوی جاذبه های فرهنگی-تاریخی شهرهای مرکزی فلات ایران یعنی همدان و اصفهان و شیراز و یزد و ... میرود، غافل از آنکه این سرزمین سرشار از جاذبههای پنهان گردشگری - به عنوان مثال ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی در جنوب و شمال ایران به ویژه جغرافیای افسانه ای و سحرانگیز زیست بوم جزایر شناخته شده و ناشناخته ایرانی پهنه خلیج فارس است که اگر به درستی شناسایی، برندسازی و برای خدمات رسانی به گردشگران، برنامهریزی شود، بسیاری از شهرها و روستاهای ساحلی میتوانند در تمام ماههای سال میزبان گردشگران داخلی و خارجی باشند.
ایران سرشار از جاذبههای گردشگری طبیعی و زیستمحیطی است که میتواند در هر ماهی از سال میزبان گردشگرانی داخل و خارج کشور باشد، اما بهدلیل نبود زیرساختهای مناسب گردشگری از دید توریستها پنهان مانده است.
یکی از جاذبههای گردشگری ایران که سالها از چشم سیاستگذاران گردشگری مغفول مانده است، جاذبههای دریایی و ساحلی ایران است.
تنها در پهنه جغرافیایی استان هرمزگان ۱۴ جزیره بزرگ و کوچک در خلیج فارس آرمیده اند که به زحمت می توان نام پنج مقصد گردشگری را از بین آنها برشمرد و همینها هم در شأن و اندازه جاذبهها و مهمان نوازی مردمانش به توریستها معرفی نشده اند.
در ایران صنعت گردشگری تاکنون جایگاه خود را با وجود برخورداری از انواع جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و داشتن موقعیت مناسب و مساعد جغرافیایی پیدا نکرده و میزان درآمد ارزی کشور از این بابت ناچیز است.
کارشناسان ایدههای متنوعی را برای شکوفایی و رونق بخشی به پیکر نیمه جان صنعت گردشگری مطرح کردهاند که از جمله آنها میتوان به کاهش ساعات کاری و اصلاح زمان تعطیلات و مرخصیها به منظور افزایش زمان فراغت طبقه متوسط و سفررو، افزایش کیفیت ناوگان حمل و نقل خصوصی و آزادسازی بخش ترابری از تصدی گری زیانبار دولت، بهبود فرآیندهای درآمدزایی بخش خصوصی با وضع قوانین حمایتگرانه و مشوقانه، گرایش دادن مردم به مصرف انبوه بستههای سفر به جای دادن آدرس اشتباه و ترغیب آنها به انجام سفرهای فلهای سیزده بدری و برنامه ریزی نشده، شناسایی و تقویت جایگاه واسطههای جدید ارتباطی (مانند راهنمایان گردشگران، وسایل ارتباط جمعی سریع و دارای نفوذ تبلیغاتی موثر مانند شبکه های اجتماعی و دیجیتال مارکتینگ، طراحی و اجرای ایونت های جذاب برای فصول چهارگانه سال در شهرهای داری زیرساخت و فراهم نمودن امنیت روانی و آرامش ذهنی گردشگران با همگرا نمودن تریبونهای رسمی و غیررسمی برشمرد.
از سوی دیگر ناتوانی سازمانهای مدیریت مقصد و رسانه های رسمی دولتی و حاکمیتی در معرفی تصویر واقعی از برند جهانگردی ایران به افکار عمومی جهانی، نداشتن نگرش علمی به صنعت تحول آفرین جهانگردی، تناسب نداشتن تعرفههای مراکز اقامتی و تفریحی با کیفیت خدمات ارائه شده، ضعف کمپینهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی جذاب و ترغیب کننده به لحاظ تکنیک های اقناعی در داخل و خارج کشور، برخوردهای سیاسی و امنیتی با مقوله توریسم و … را میتوان از دیگر عوامل ناکارآمدی سازمانهای مدیریت مقصد و کسب و کارهای گردشگری در ایران بر شمرد. در پایان این روایت ها، باز هم به ابتدای داستان بازگردیم؛ همگرایی بین فعالین صنعت چتری توریسم با گستره بسیار در اکوسیستم اقتصادی ایران و همچنین ایجاد گفتمان فراگیر برای استفاده بهینه از فرصت های مگاایونت جام جهانی قطر ۲۰۲۲ میتواند بهانهای باشد تا فارغ از پهن کردن تور برای بهره مندی از صیدهای ارزآور توریسم جام جهانی، مردم کشورمان و در سطح خاصتر نوجوانان و جوانان این سرزمین که اغلب سواد ارتباطی و رسانهای بیشتری نسبت به نسل های پیشین خود دارند.
در گام نخست و عملی، با راه اندازی پویشهای «مردم بنیان» ایرانگردی و ایرانشناسی و ایجاد کمپینهای فضای مجازی و هشتک های مقابله با ایران هراسی مشارکت موثر و شورآفرینی داشته باشند و در وهله دوم نیز نسل کودک و جوان هموطن ما هرچه بیشتر با جاذبههای گردشگری و اماکن تاریخی و چشم اندازههای طبیعی شهر و روستا و کران تا کران دیار خود آشنا شوند.
ای کاش مسئولان فرهنگی کشور به این نکته توجه ویژه داشته باشند تا هر ایرانی- چه درون جغرافیای این سرزمین به عنوان توریست داخلی زیست می کند و چه در سایر اقلیم های دنیا سکنا گزیده - در قامت یک سفیر فرهنگی و راهنمای افتخاری گردشگری، برای پاسبانی و صیانت از میراث بشری درون جغرافیای ایران باستانی و در نهایت جذب هرچه بیشتر شمار توریست های خارجی، به صورت آموزش دیده تر و آگاهانه تری نقش آفرین باشند.
نظرات