به گزارش نگاه جنوب ایران نیوز به نقل از فارس؛ مهدی خسروی: مهدی دوستی عصر 11 مهر 1400 از هیأت دولت برای کرسی استانداری هرمزگان رای گرفت و او پس از گرجی، بازرگان، عظیمی، کهزادی، ترکان، تاجیک، خرم، سیدزاده، زائری، معین، مقتدایی، درازگیسو، شیخ الاسلام، صاحب محمدی، هاشمی تختی، عزیزی، جادری و همتی، نوزدهمین استاندار هرمزگان پس از انقلاب اسلامی است.
کشاکشهای مربوط به انتخاب استاندار در هرمزگان را شاید بتوانیم جدیترین اما بی فایدهترین کشاکشها در تمام لااقل دو دهه اخیر هرمزگان بدانیم. کشاکشهایی که عمدتا بر سر یک خواست عمومی درون استانی با دولتها سر گرفته و در عمده موارد نیز دولتها تصمیم خویش را به کرسی نشانده و در نهایت نیز استانداران بر مناصب خویش تکیه زدهاند.
تا چند روز دیگر عکس فریدون همتی نیز در قاب استانداران پیشین هرمزگان قرار میگیرد
انتخاب مهدی دوستی به عنوان اولین استاندار دولت سیزدهم در هرمزگان نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
اما با دوستی چه کنیم؟
نوع و نحوه انتخاب مهدی دوستی به عنوان استاندار جدید هرمزگان، شاید متفاوتترین نوع این انتخاب در دولتهای مختلف تاکنون بوده باشد. انتخابی بدون در نظرگرفتن خواست ستاد اصلی، ستادهای مجاور و حتی خواست نمایندگان استان.
او ارتباطاتی ملی دارد و انتصابش نیز برآمده از این ارتباطها بود. او در 35 سالگی عنوان مدیر نخبه جهادی میگیرد و آن قدر زرنگ و پرارتباط بوده که بتواند کاری که 5 نماینده ما و جمع بزرگی از سیاسیون ما خواستند و نشد را یک تنه برای خودش تمام کند. او جوانترین استاندار تاریخ هرمزگان نیز هست و در 42 سالگی بر این منصب قرار گرفته است و البته با هرمزگان نیز بیگانه نیست.
اما بحث ما بر سر موضوع دیگری است.
او خواه ناخواه آمده و استاندار جدید هرمزگان است و ما نباید امیدمان را در رقم زدن روزهای خوب و پرثمر برای هرمزگان از ناحیه او سست کنیم.
او حتی شاید بتواند ضعف تاریخی ما در ارتباط گرفتن، ارتباط دادن، سیاست ورزی هوشمندانه و سهم خواهی خردورزانه و بومیگرایانه بدون نگاههای گعدهای را جبران کند و راههای رفته خود را به ما نیز بیاموزد.
همه ما میدانیم در جریان این انتخاب، نمایندگان ما در مجلس که عصاره هرمزگان هستند، نادیده انگاشته شدند و مورد مشورت قرار نگرفتند، اما مگر در انتصاب همتی، جادری، صاحب محمدی ، شیخ الاسلام و ... نیز همین نشد؟ درست است که غرور بومی گرایانه ما با این «انتخاب بدون مشورت»، شکست اما زین پس، فرصت سوزی چه سود؟
او حالا آمده و با رای بالا و بدون چالش همه اعضای هیأت دولت آمده... و قهر با او میتواند هم توان او را فرسوده ساخته و هم توان نمایندگان را در مسیر گرفتن سهمی برای استان در آینده و پیشبرد امور مشترک بکاهد.
دولت در اول راه هست و چالش با او و دولت ممکن است به قیمت نادیده گرفتن چندین ساله هرمزگان و نمایندگانش، حتی نخبگانش برای ما تمام شود.
نمایندگان ما بهتر است بجای دعوا با «دوستی» که بی شک با حال و هوای این روزهای دولت، برای دوستی با هرمزگان آمده، کمی بر تحرک خویش در عرصه سیاست ملی بیافزایند؛ در بزنگاههای مهم در تهران بمانند و از چانهزنی با مسؤولان عالی کشور بخصوص در روزهای مهم و سرنوشتساز نهراسند و همزمان با پیگیری لوله آب، علوفه دام، سیم برق، قیر برای آسفالت راههای روستایی و تیر و توپ و لباس ورزشی و ... اندکی نیز در معادلات ملی، سر بجنبانند و ارتباطات با چهرههای ملی را به فراتر از سلام و علیک و احوالپرسی سوق دهند تا بلکه آنان نیز در آستانه تصمیمات مهم برای هرمزگان و کشور، نمایندگان هرمزگان و نخبگان هرمزگان را مورد مشورت قرار دهند.
نخبگان استان نیز ضروری است تا مودت میان هم را تقویت و راهی که برای گرفتن ستادهای تبلیغاتی پیش گرفتند را برای پست گرفتن طی نکنند! سیاسیون هرمزگان نیز باید دست از نگاههای حداقلی در رشد سرمایههای انسانی استان و خودزنی بپرهیزند.
دوستی نیز شاید بتواند از طریق ارتباط ویژهای که با سعید محمد و برخی دیگر از دولتیها دارد، راه برخی هرمزگانیها را به مناطق آزاد قشم و کیش و دهها پست در آن و حتی دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد برای ادای دین به هرمزگانیها بگشاید. او شاید بتواند با نفوذی که در دولت و ارتباطاتی که با رأس دولت دارد، پرونده مالیاتی بنادر و پالایشگاه نفت ستاره را به هرمزگان بکشاند که فقط از همین دو قلم سالی 1000 میلیارد تومان برای هرمزگان درآمد کسب کند.
او شاید بتواند حتی پلی برای معرفی چند چهره نخبه هرمزگان در مناصبی فراتر از استان باشد. او حتی شاید بتواند راهی به سوی رفع فقر و فلاکت انباشته شده در هرمزگان بیابد. او شاید بتواند صنایع را آن طور که شایسته و بایسته است، پای کار توسعه هرمزگان بیاورد نه این که آنان 10 دبه مایع دستشویی و 50 کپسول اکسیژن و 20 منبع آب روستایی را مسؤولیت اجتماعی قلمداد کرده و از زیر بار کارهای بزرگ در استان بگریزند.
عدم شرکت در مراسم معارفه دوستی که دیروز احمد مرادی از آن به عنوان اولین گام در پاسخ به این انتصاب نام برد، بلکه با تعقل و تدبیر جمعی نمایندگان، آخرین گام در این رودررویی بیحاصل باشد که ما در گذشته نیز حاصلی از این نیامدنها و نبودنها و قهر کردنها بدست نیاوردهایم. اما برای احیای نقش خویش و پاسخ به افکار عمومی، همین یک بار نیامدن در مراسم معارفه کافی است. برای عدم تکرار چنین برخوردهایی طرحی نو باید درانداخت که جای آن و اصول و روشهای آن در این مقال نمیگنجد.
دوستی آمده و او نفوذی ملی دارد. از او و نفوذش برای گشودن گرههای کور هرمزگان، برای رهاندن استان از فقر، بیکاری و کمک به رشد شاخصهای بهرهمندی مردم بهره بگیریم تا بتوانیم به سرعت کمبودهای هرمزگان را جبران کنیم.
دوستی نیز باید این بیتوجهی نابخردانه تیم انتصابات دولت را با وزانت، کار جهادی، تعقل در امور و تقویت همدلی جبران کند که او نیز برای رفتن از هرمزگان به کرسی بالاتر، بیشک به کارنامهای روشن، سخت نیاز دارد تا مبادا عنوان مدیر جهادی و نخبه گام دومی وی در غبار درگیریها، تلخگوییها و گلایهها، خدشهدار شود.
نظرات
توهین به شعور هرمزگانی ها تبدیل به رویه ثابت همه دولت ها شده. اینکه الان نباید خودزنی کنیم درست، اما این متنی که برای تطهیر آقای دوستی و دولت نوشتید ریشه در غریب نوازی هرمزگانی داره که همیشه مرغ همسایه براش غازه. البته که صدای یک دستی هم از استان به گوش نمیرسه و گزینه هایی هم که مطرح شدن در اندازه استانداری نیستن. این آقا اگر در سنین پایین و بدون شایستگی لازم به سمتی گمارده شده تا به قول شما با ارتباطاتی که ایجاد کرده به این پست رسیده نشان دهنده ضعف ساختاری عمیق نظام اداری ماست. این چه منطقیه که چون طرف با لابی و زد و بند خودشو کشونده بالا حالا ما هم دست به دامنش بشیم که ما رو هم بکشه بالا؟ بد نیست از رزومه ایشون هم اگر مطلبی پیدا کردید با ما به اشتراک بگذارید. بچاپ جنوب ایران جان