غذا،سنگر خاموش امنیت ملی

در میدان پرچالش حکمرانی امروز، جایی که امنیت دیگر فقط با نیروی نظامی حفظ نمیشود، غذا به یک مؤلفه کلیدی در معادله مقاومت، ثبات سیاسی و استقلال ملی تبدیل شده است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی منطقه و فشارهای مستمر نظام سلطه، ناگزیر است امنیت غذایی را نه فقط یک مسأله معیشتی، بلکه یک مسأله ملی و راهبردی تلقی کند.
در میدان پرچالش حکمرانی امروز، جایی که امنیت دیگر فقط با نیروی نظامی حفظ نمیشود، غذا به یک مؤلفه کلیدی در معادله مقاومت، ثبات سیاسی و استقلال ملی تبدیل شده است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی منطقه و فشارهای مستمر نظام سلطه، ناگزیر است امنیت غذایی را نه فقط یک مسأله معیشتی، بلکه یک مسأله ملی و راهبردی تلقی کند.
امنیت غذایی بر اساس اسناد رسمی جمهوری اسلامی ایران
طبق تعاریف پذیرفتهشده در سیاستگذاری رسمی کشور، امنیت غذایی دارای چهار رکن اساسی است:
1. فراهمی : وجود فیزیکی کافی غذا در کشور؛
2. دسترسی : توانایی اقتصادی و فیزیکی مردم به تأمین غذا
3. سلامت: کیفیت و سلامت غذا و تغذیه مناسب
4. پایداری : استمرار این سه رکن در شرایط پایدار بلندمدت
امنیت غذایی صرفاً به معنای داشتن گندم در انبارها نیست؛ بلکه به این معناست که جامعه ایرانی در برابر تهدیدات خارجی و تلاطمهای بازار جهانی، بتواند با استقلال کامل به تأمین غذای سالم، فراگیر، و پایدار دست یابد.
نگاهی به وضعیت فعلی: اتکای سنگین به واردات
در سال ۱۴۰۲، حجم واردات کالاهای اساسی نظیر گندم، برنج، روغن خام، کنجاله، ذرت، جو و دانههای روغنی، به ۱۲ میلیارد دلار رسید. این آمارها زنگ خطر را برای حکمرانی به صدا درآوردهاند. بهویژه در زمینه نهادههای دامی، که نقش حیاتی در تولید مرغ، تخممرغ و گوشت قرمز دارند، وابستگی ارزی و تجاری ایران به خارج از کشور همچنان بالا باقی مانده است.
نظام سلطه، بهویژه ایالات متحده، از دهههای گذشته در تلاش بوده تا با استفاده از ابزارهای غیرمستقیم، استقلال کشورهای مقاوم را هدف بگیرد. از جمله روشهای فشار، میتوان به محرومسازی کشورها از دسترسی به منابع غذایی از طریق تحریم نهادهها، فشار بر کشتیرانی، محدودسازی بیمه محمولههای غذایی و بهرهبرداری سیاسی از بازارهای بینالمللی غذا اشاره کرد.
منابع داخلی؛ ظرفیتی برای قطع زنجیره فشار
جمهوری اسلامی ایران، علیرغم تمام فشارها، دارای منابع و توان بالایی برای تولید داخلی غذا است. ۱۸ میلیون هکتار اراضی زراعی فعال و حداقل ۱۲ میلیون هکتار اراضی مستعد کشت دیم، نشان میدهد که در صورت فعالسازی بهموقع، کشور میتواند بخش قابل توجهی از نیازهای اساسی خود را از داخل تأمین کند.
همچنین، تجربه خودکفایی در گندم طی مقاطع گذشته نشان داد که با سیاستگذاری دقیق، حمایت از تولیدکننده، و مدیریت زنجیره توزیع، وابستگی به واردات قابل کاهش است. در سال زراعی گذشته، میزان تولید گندم در کشور از ۱۵ میلیون تن عبور کرد که در صورت بهرهبرداری صحیح از اراضی و بذرهای بومی مقاوم، این رقم میتواند افزایش یابد.
چالش منابع آب؛ ملاحظهای بنیادین در حکمرانی کشاورزی
در بیان مسئله آب، بایستی با دقت و حساسیت سخن گفت. استفاده از اصطلاح «بحران آب» در برخی محافل علمی و رسانهای، گاه بدون پشتوانه کارشناسی و بعضاً با اغراض خاص، بهگونهای مطرح میشود که تصویر ناصحیحی از ظرفیتهای کشور ارائه میدهد. حقیقت آن است که ایران با چالش مدیریت منابع آب مواجه است، نه با بنبست مطلق. تبیین صحیح این موضوع، ضامن سیاستگذاری کارآمد در بخش کشاورزی خواهد بود.
در همین راستا، برخی راهکارهای تبلیغشده مانند آبیاری قطرهای و بارانی، بهرغم ظاهر علمی، در بسیاری از مناطق کشور به دلیل بافت خاک، تبخیر بالا، یا پراکندگی اراضی، نهتنها اثربخش نبوده بلکه در مواردی موجب آسیب به حاصلخیزی خاک و افزایش اتلاف آب شدهاند. گزارشهای متعدد مرکز پژوهشهای مجلس نیز نسبت به کارآمدی محدود این شیوهها در اقلیم ایران هشدار دادهاند.
بنابراین سیاستگذار بایستی ضمن پرهیز از الگوهای تجویزی کلیشهای، به سمت استفاده از روشهای بومیشده، ارتقاء کشاورزی حفاظتی، و کشت دیم مبتنی بر گونههای بومی مقاوم به خشکی و اقلیمسازگار حرکت کند.
پدافند غیرعامل در حوزه غذا؛ سنگری علیه فشارهای اقتصادی دشمن
در سیاستهای کلی نظام، بهویژه در بندهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی و پدافند غیرعامل، تأکید ویژهای بر حفظ ثبات در زنجیره تأمین غذا شده است. این ثبات، در شرایطی ممکن میشود که کشور بتواند سهم غالب نیازهای غذایی مردم را در داخل تولید و توزیع کند.
نقش ذخایر راهبردی غذا، بازسازی زنجیره تأمین نهادهها، توسعه صنایع تبدیلی، شفافسازی شبکه توزیع و جلوگیری از اتلاف پس از برداشت، از جمله مولفههایی است که میتواند مقاومت سیستم غذایی کشور را افزایش دهد.
در همین زمینه، ساماندهی مدیریت نهادهها، کاهش سهم دلالان، جلوگیری از ناترازی متعادل در توزیع آرد و روغن، و حمایت از کشاورزان خرد باید در اولویت سیاستهای وزارت جهاد کشاورزی، ستاد تنظیم بازار، و نهادهای نظارتی قرار گیرد.
بازتعریف امنیت غذایی بهمثابه امنیت ملی
در شرایطی که اغلب کشورهای غربی، از غذا به عنوان ابزار فشار و معامله استفاده میکنند، جمهوری اسلامی ایران باید امنیت غذایی را در امتداد سیاست استقلال و مقاومت ملی تعریف کند. این امنیت نه از مسیر واردات گسترده، نه از مسیر الگوهای صرفاً وارداتی، بلکه تنها از راه بهرهبرداری خردمندانه از منابع داخلی، حمایت از تولید ملی، و مهار ساختارهای مفسدهانگیز در توزیع ممکن خواهد بود.
رساندن غذا به سفره مردم، امروز دیگر فقط یک وظیفه اقتصادی نیست؛ بلکه یک اقدام ملی و بخشی از دفاع نرم در برابر فشار دشمن است. آینده مقاومت در منطقه، از سیلوها و انبارهای گندم آغاز میشود، نه فقط از میدانهای نبرد.
نظرات